این طیف حاضر به ائتلاف نباشد. شما هم در این باره نگرانی دارید؟
احساس من این است که پایداری براساس تجربه گذشته به یک جمعبندی تازهای رسیده است. نه اینکه مدعی باشم که آنها اظهار پشیمانی میکنند ولی تصور میکنم مثل هر جریان سیاسی دیگری، گذشته را چراغ راه آینده خودشان میکنند و ما امروز با پایداری راحتتر از چهارسال پیش میتوانیم حرف بزنیم.این خودش میتواند دستاورد بزرگی باشد. ولی آقای دکتر! یک بخشی از اصولگرایان دل در گرو دولت دارند. یک بخشی از پایداریها هم دلشان هنوز با آقای احمدینژاد است. میشود در این باره به صحبتهای آقای آقاتهرانی اشاره کرد که گفتند اگر تغییر نکند ما حمایت نمیکنیم. یعنی اگر تغییر کند موضوع فرق میکند. این بازی در دو زمین است و کار را سخت میکند.بالاخره چون این اختلافات هست وحدت ضرورت پیدا کرده است. اگر همه یک طور فکر میکردند که کسی دنبال وحدت نمیرفت. یک داستانی نقل میکنند که در ایستگاه مرکزی راهآهن لندن، تعدادی ساعت نصب شده بود. این ساعتها هرکدام یکعدد را نشان میداد. یکی یک دقیقه به دو، یکی دو، یکی دو و یک دقیقه و... مسافری از یک کارگر راهآهن که داشت بارش را میبرد با عصبانیت پرسید که این چه وضعی است. چرا این ساعتها هر کدام عددی را نشان میدهد. او هم از آن زیر همانطور که داشت بار میبرد، گفت:« اگر قرار بود همه آنها یک ساعت را نشان دهند، یک ساعت بیشتر لازم نبود!»
• اساسا مدل شما برای انتخابات مجلس چیست؟ بعضی میگویند هفت به علاوه هشت بعضی میگویند کمیته داوری درست کنیم یا بیست به علاوه 10 باشد. شما چطور فکر میکنید؛ اصلا راجع به آن فکر کردید؟
اصولگرایان برای رسیدن و اجرایی کردن وحدت دارای الگو هستند. این الگو طراحی و تدوین نیز شده است. اما اجازه دهید ابتدا آن را اجرا و سپس اعلام کنیم.
• یعنی مدل طراحی شده است؟
بله. طراحی شده و برنامهای وجود دارد برای اجرایی شدن وحدت. اما به نظرم بهتر است اول شکل بگیرد بعد راجع به آن توضیح داده شود.
• اگر فرض کنیم اصولگرایان به وحدت رسیدند و حتی یک لیست ارائه کردند، اساسا چه چیزی برای جامعه دارند که بیان کنند. اگر بگوییم که انتخابات مجلس ادامه انتخابات 92 است به فرض اینکه آقای روحانی بتواند توافق جامع را هم امضا کند، اصولگرایان چه چیزی برای مردم و جامعه دارند تا بیان کنند؟
اصولگرایان گفتمانشان گفتمان انقلاب اسلامی است و شما بپرسید چه چیزی ندارند.
• بههرحال چیزی که عینی باشد برای مردم
ما در چارچوب اصول امام و گفتمانهای مقاممعظمرهبری برای هر بخشی هم گفتمان داریم و هم برنامه. در اینکه تردیدی نداریم. نکتهای که وجود دارد و من هم بارها آن را اعلام کردهام این است که ما دوره هشتساله احمدینژاد را دوره حاکمیت اصولگرایان نمیدانیم، به چند دلیل. اگرچه ابتدا اینطور فکر میکردیم. در آغاز، ما فکر میکردیم پیروزی آقای احمدینژاد پیروزی اصولگرایان است ولی به تدریج مشخص شد که اینطور نیست. دلیل آن هم این است که خود آقای احمدینژاد هیچوقت خودش را اصولگرا ننامید و در طول این هشت سال حتی یک بار هم کسی از دهان ایشان واژه اصولگرایی را نشنید. انتقادات زیادی هم که به آقای احمدینژاد شد بیشتر از ناحیه خود اصولگرایان بود. اگرچه اصلاحطلبان صورتحساب هزینههایی که دولت آقای احمدینژاد ایجاد کرده برای ما اصولگرایان فرستادهاند، ولی منافع دولت او را خودشان استفاده میکنند، به دلیل آنکه هر روز دارند یک کارخانه، سد و پروژهای را افتتاح میکنند و به نام این دولت تمام میکنند، ولی هر اتفاقی که در آن دوران افتاده به حساب ما اصولگرایان میگذارند. ولی واقعیت این است که ما آن دوران را دوران حاکمیت اصولگرایان نمیدانیم، ما در سیاست خارجی، داخلی، اقتصاد و برنامه داریم و برنامه ما هم مبتنی بر اصولی است که امام و رهبری برای ما ترسیم کردهاند.
• پیشبینی شما از مجلس آینده چطور است، فکر میکنید اکثریت در اختیار اصولگرایان میماند؟
نمیتوانم پیشبینی کنم، چون تابع اوضاع و احوال و اتفاقاتی است که ممکن است از فروردین تا اسفند اتفاق بیفتد. پیشبینی کردن از این فاصله دور یک مقدار دور از احتیاط است.
• فکر میکنید اصولگرایان برای سال 96 به انتخابات ریاستجمهوری فکر میکنند یا اینکه باتوجه به دو دورهای بودن روسایجمهور سابق، در این معادله سیاسی شرکت نخواهند کرد؟
پیشبینی در مورد آن هم به نظر من زود است. پیدا کردن یک الگوی سیاسی- اجتماعی از انتخابات ریاستجمهوری ایران کار دشواری است. کشف قانونمندی حاکم بر انتخابات ریاستجمهوری در ایران کار سختی است. هر دفعه اتفاقی میافتد که مشابهتی با دوره قبل ندارد. همیشه مردم را غافلگیر می کنند.
• حرف شما این معنا را میدهد که اصولگرایان نیز میتوانند شانس داشته باشند.
حرف من این است که از اتفاقاتی که تاکنون افتاده ما نمیتوانیم انگارهای بسازیم برای آینده.
• راجع به آن ائتلاف سهنفره در انتخابات سال 92خیلی حرفها زده شد و شما هم اخیرا چندخطی راجع به آن گفتید و مورد توجه سایتها قرار گرفت. سوال من این است که چرا این ائتلاف به نتیجه نرسید؟ ما با آقای دکتر ولایتی، دکتر حداد و دکتر قالیبافی روبهرو هستیم که هر کدام در حوزه خودشان بهترین هستند، تصور همه ما این بود که یک اتفاق مهم و مثبتی خواهد افتاد. به نظرم این یکی از برهههای مهم اصولگرایی است که آسیبشناسی آن حالا دیگر چندان ایرادی نداشته باشد. مایلید در این مورد صحبت کنید؟
میگویند گذشته چراغ راه آینده است. اما من نگرانم که اینجا برعکس شود و برگشت ما به گذشته راه آینده را نیز تاریک کند. بعد هم شما این سوال را از کسی میکنید که به وظیفه خودش عمل کرده است. به نظرم سوال را از دیگران کنید. من نگران این هستم که اگر وارد این قضیه شوم، به آن وحدتی که امیدواریم حاصل شود لطمه وارد شود. ما باید یک هدف داشته باشیم و آن حفظ انقلاب است. هر چیزی که به این مساله لطمه بزند، باید کنار زده شود. تفرقه قطعا به این موضوع لطمه میزند و ما باید از مطرح کردن صحبتهایی که باعث تفرقه میشود، خصوصا در رسانهها خودداری کنیم.
• شما تا زمانی که کنارهگیری کردید در ریز مسائل انتخابات بودید، چرا آقای روحانی رئیسجمهور شد؟ اساسا اصلیترین دلیلش را چه میدانید؟ مناظرهها و بحث درگرفته میان ایشان و آقای قالیباف سبب شد؟ اگر آن بحث مطرح نمیشد آیا آقای روحانی باز هم رشد میکرد؟ یا آقای روحانی محصول دوره آقای احمدینژاد بود؟
به نظرم این بحث فایدهای ندارد و الان وقت مطرح کردن آن نیست.
• نشانههایی راجع به آقای احمدینژاد میبینیم. ما میبینیم که او نیاتی دارد برای بازگشت به قدرت. شما هم چنین حسی دارید در مورد ایشان که حرکتشان معطوف به انتخابات مجلس و ریاستجمهوری است؟
بله، من هم چنین احساسی دارم. ولی لزوما ظاهر شدن ایشان در انظار یا مسافرتشان به تبریز، قم و ترکیه به معنای این نیست که این حضور به معنای اختلال در میان اصولگرایان است. برای من قابل تصور است که آقای احمدینژاد هم به همین نوع فعالیتهای خودش ادامه بدهد و هم اصولگرایان به وحدت برسند.اینها به معنای این نیست که آقای احمدینژاد لزوما یک فهرست مستقل و جداگانهای از اصولگرایان برای انتخابات خواهد داشت.
• یعنی تلاش میکند که خودش را وارد فضای اصولگرایی کند؟
به هرحال عکسش را من احتمال نمیدهم؛ اینکه اصولگرایان یک لیست بدهند و احمدینژاد هم یک لیست.
• شما در الگویی که فرمودید تهیه شده تصور ظرفیت آقای احمدینژاد را هم کردید یا خیر؟
بنای ما در آن الگو بر شایستهگزینی است. برای آن هم ملاکهایی وضع میکنیم. هر کس بر آن ملاکها منطبق باشد میتواند در فهرست اصولگرایان قرار گیرد.
• هر چند شما فرمودید که مایل نیستید در مورد الگوی تهیه شده توسط اصولگرایان جزئیات بیشتری ارائه دهید، اما اگر اجازه بدهید میخواهم بپرسم آیا برای گروههای مختلف سهمیهای تعیین شده است؟
خیر. ممکن است که اصلا از یک جریان سیاسی تعداد خیلی کم و جریانی تعداد بیشتری باشد. بنا براین است افرادی که به پاکی و درستی و کارآمدی شناخته شدهاند معرفی شوند.
• یعنی فردمحور است؟
یعنی شایستهترین افراد گزینه شوند.
• یک بحثی که وجود دارد اینکه در انتخابات ریاستجمهوری اگر آقای احمدینژاد بیاید یک ثلمه بزرگی در اصولگرایان ایجاد میشود، شکاف عظیمی ایجاد خواهد کرد. اصلاحطلبان هم روی همین تحلیل است که احمدینژاد را تشویق میکنند. نظر شما چیست؟
به نظرم الان زود است راجع به انتخابات ریاستجمهوری آینده صحبت کنیم.
• فکر میکنید او هنوز بدنه اجتماعی خودش را دارد و مردم هنوز احمدینژاد را میخواهند یا نه؟ یعنی دولت آقای روحانی باعث میشود مردم دوباره به احمدینژاد برگردند؟ مثلا آقای جوانفکر گفته بود طوری میشود که مردم با چراغ دنبال احمدینژاد بگردند؟
هر کسی اوضاع را آنطور تحلیل میکند که دوست دارد در آینده اتفاق بیفتد. مثل مسابقه فوتبال است که قبل از بازی همه میگویند ما میبریم.
• اصلاحطلبان تصویری از خود نشان میدهند که بر مبنای مختصات آن ما با یک جناح کاملا متحد مواجه هستیم که البته دلیلش هم پیروزی آقای روحانی است. شما چطور اوضاع را میبینید؟ آیا ما بعد از انتخابات 92 با یک جناح کاملا متحد روبهرو هستیم یا شما هم نشانههایی از تکثر را درون آنها میبینید؟
من معتقد نیستم که مردم به آقای روحانی بهعنوان یک اصلاحطلب رای دادند. یعنی مردم در رای دادن به آقای روحانی گرایش اصلاحطلبی خودشان را نشان ندادند. نه آقای روحانی خودش را اصلاحطلب معرفی کرد و نه آنها که به آقای روحانی رای دادند خودشان را لزوما اصلاحطلب میدانستند. رای آقای روحانی نیز آنقدر قاطع نبود که اصلاحطلبان بتوانند به پیروزی خودشان در آینده امیدوار باشند. بنابراین اصلاحطلبان پیروزی 7/50 درصدی آقای روحانی را بهعنوان پیروزی اصلاحطلبی در انتخابات 92 به نفع خود مصادره کردند.
• در جناح اصلاحطلبان دو دیدگاه وجود دارد؛ یک دیدگاه این است که هنوز زمان حضور مستقل ما فرا نرسیده و باید با دولت ائتلاف کنیم. یک دیدگاه هم این است که بهطور مستقل عمل کنیم. پیشبینی شما چیست؟
بنده پیشبینیام این است که بخش مهمی از اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم زیرنقاب اعتدال وارد خواهند شد.
• یعنی همچنان ائتلافشان را ادامه میدهند؟
اینطور پیشبینی میکنم. یعنی با شعار اعتدال وارد میشوند.
• در سال 96 هم با همین دستفرمان وارد میشوند؟
برای پیشبینی در آن زمینه زود است اما در انتخابات مجلس بهعنوان کمک به آقای روحانی وارد میشوند و به همین دلیل سعی میکنند جامعه را دوقطبی کنند و اصولگرایان را مخالف آقای روحانی معرفی کنند. درحالی که بنای اصولگرایان برمخالفت با آقای روحانی نیست.
• طیفی از اصلاحطلبان، خصوصا دکتر عارف خیلی اصرار دارند بر اینکه با بخشی از اصولگرایان یک فهرست بدهند. این اصولگرایان چه کسانی هستند؟ منظورشان جریان آقای لاریجانی و ناطقنوری است؟ برگرفته از چه نوع دیدگاهی است؟ شما این آمادگی را در جناح اصولگرا میبینید که چنین اتفاقی بیفتد؟
همهچیز ممکن است. یعنی در عالم سیاست بعد از 36 سال تجربه باید این درس را فراگرفته باشیم که نگوییم همین است و جز این نیست. بالاخره بین اصولگرایان کسانی هستند که به آقای روحانی نزدیکترند. بین طرفداران آقای روحانی نیز کسانی هستند که به بعضی از اصولگرایان نزدیکترند. بعید نیست که به فکر یک ائتلافی هم باشند. ممکن است این اتفاق هم بیفتد. از طرفی ما هم دوست داریم اصولگرایان واحد باشند. اما معلوم نیست آنچه ما دوست داریم همان اتفاق بیفتد. بنابراین من نمیگویم این امر محال است.
• آقای دکتر! بهتر است چند سوال در زمینه سیاست خارجی هم بپرسیم. از نظر شما امکان توافق جامع وجود دارد؟ فکر میکنید انعطافهای دو طرف آنقدر هست که بتوانند به توافق برسند؟
مساله هستهای، دولایه دارد، لایه زبرین و لایه زیرین. لایه زبرین همان چیزی است که در فضاهای رسانهای و تبلیغاتی زده میشود که همه آن را میشنوند. جان کری چیزی میگوید، سخنگوی کاخسفید چیز دیگری میگوید. یا آن طرف جمهوریخواهان آمریکا و نتانیاهو یک چیزی میگویند. این طرف هم دولت چیزی میگوید و برخی از نمایندگان مجلس چیز دیگری میگویند. این همان لایه زبرین است. لایه زیرین را هم ما مطلع نیستیم و شاید هیچ کس غیر از آن چند نفر مطلع نباشند، و هنوز هم این لایه زیرین شکل نگرفته و منعقد نشده است. بنابراین ما نمیدانیم این زیاده خواهیهای آمریکاییها و شرط و شروط گذاشتنها از نوع کری خواندن قبل از رسیدن به توافق نهایی و تضعیف روحیه طرف مقابل است یا حرفهایی است واقعی؟ به هرحال ما خوشحال میشویم که تیم مذاکرهکننده به یک توافق شایسته برسد. توافقی که عزت ملت ایران در آن رعایت شده و منافع ملت در آن دیده شود.
• ممکن است توافقی که امضا میشود یک توافق خوب نباشد یا توافقی که صورت میگیرد توافق نظام است؟
امیدوارم غیر از این اتفاق نیفتد. به هرحال وقتی رهبری میگویند اینها فرزندان ما هستند، فرزندان این انقلابند این امیدواری بیوجه نیست. ما بهعنوان اصولگرا خوشحال میشویم اگر دولت آقای روحانی بتواند مشکل تحریمها را با حفظ منافع از طریق مذاکره حل کند.
• فکر میکنم شما جدا از بحث دولت یک رابطه شخصی مناسبی با دکتر ظریف هم دارید. در مورد لایههای زیرین با ایشان صحبت نکردید؟
من نپرسیدم از ایشان و علت اینکه نمیپرسم هم این است که فکر میکنم این مسائل هنوز نهایی نشده است تا اینکه بشود آن را بهعنوان یک واقعیت تلقی کرد. به هرحال آن چیزی که بنده از مساله هستهای نسبت به آن نگرانی دارم این است که تا به حال تلقی عموم اینطور بوده که آمریکاییها با اهرم تحریم خواستهاند در اقتصاد ایران اثر بگذارند، این واضح است. نگرانی من این است که آمریکاییها بخواهند با اهرم مذاکره برسیاست ایران اثر بگذارند. من این را خطرناکتر از تاثیر بر اقتصاد میدانم. ملت باید کاملا هوشیار باشد که آمریکاییهایی که با انقلاب دستشان از دخالت در سیاست ایران کوتاه شده است، حالا از پنجره مذاکرات نخواهند تاثیر بر فضای سیاسی ایران بگذارند. مردم ایران باید کاملا مراقب باشند که هر جریان سیاسی که بخواهد در دام این توطئه بیفتد، آن جریان را طرد کنند. من نمیگویم در ایران جریانی هست که میخواهد به آمریکاییها برای پیروزی تکیه کند اما کاملا این را محتمل میدانم که آمریکاییها بخواهند با استفاده از ابزار مذاکرات بر فضای سیاسی ایران تاثیر بگذارند. اینجا یک بصیرت بالا و عمومی لازم است. این یک گذرگاه حساس است که ملت مراقب باشد تا دوباره خارجی در سیاست داخلی ما اثر نگذارد. ما تا به حال هرچه دعوا و اختلاف داشتیم اختلاف خانوادگی بوده است. هیچوقت لات سر محله نیامده طرف یکی از دو سوی دعوا را بگیرد و بخواهد تاثیرگذاری کند. بالاخره خودمان با هم کنار آمدهایم. یک بار انتخابات شده یکی برنده شده یکی بازنده شده دوباره یکی بازنده شده و دیگری برنده شده تا وقتی این جابهجاییهای قدرت با اراده ملت است هیچ جای نگرانی نیست. اما اگر روزی خدانکرده خارجی طمع کند که بخواهد در نتایج سیاست داخلی ما اثربگذارد آن روز باید نگران بود.
• حدس میزنید به فرض امضا شدن توافق جامع این موضوع عواقب جانبی داشته باشد؟ ممکن است تبدیل به پیروزی اصلاحطلبان در شرایط داخلی شده و تاثیرگذار باشد؟
به نظر من قطعا اصلاحطلبان از نتایج مثبت مذاکرات بهرهبرداری خواهند کرد. ولی اصولگرایان باید منصف باشند. نه ذوق زده شوند (اگر جای ذوقزدگی نداشت) و نه بناشان بر این باشد که دستاوردهای مثبت را نادیده بگیرند.
• شما برای مجلس دهم نامزد میشوید؟
برای این منظور تصمیم نگرفتهام. من نصیحتی به همه میکنم که قبل از همه خودم سزاوار آن هستم. اگر کنار رفتن من به پیروزی اصولگرایان کمک کند قطعا کنار خواهم رفت.
• برای آخرین انتخابات هیاترئیسه چطور تصمیم نگرفتید؟
من دیگر مایل نیستم آن رقابت را تکرار کنم. آن رقابت مربوط به قبل از انتخابات 92 بود. الان دوران رقابت داخلی ما اصولگرایان نیست.
.: Weblog Themes By Pichak :.